سلام عزیزای من حال همتون خوبه؟؟؟!!!! حال من و نی نی هم خوبه فقط دلمون خیلی براتون تنگ شده بود.
خیلی وقته دوست دارم بیام در مورد کوچولوی شیطون و نازم بنویسم ولی اینقدر تو این چند وقته درگیر کار بودم که حتی فرصت اینکه درست و حسابی بهتون سر بزنم رو نداشتم. شرمنده روی ماه همتون
عرضم به خدمتتون که یکی از دلایلی که تو این چند وقته زیاد نمیومدم نت جدای از مشغله کاری این بود که سری آخری که رفته بودم دکتر و اون سونو و آزمایشارو نشونش داده بودم بهم گفته بود که خداروشکر وضعیت بچه و محل قرار گرفتنش خوبه ولی جفت یه مقدار پایین بود و من باید یه کم بیشتر رعایت میکردم. کلی بهم سفارش کرده بود و منو ترسونده بود بخاطر همین زیاد روحیه خوبی نداشتم و خیلی نگران نی نی بودم که نکنه اتفاقی بیوفته....
روزی که با نی نو رفته بودیم مطب تا من برم پیش دکتر معاینه بشم نی نو رفته بود دنبال بلیط واسه یه سفر توپ ولی دکتر حتی مسافرت رفتن هم واسم ممنوع کرده بود و حالمون کلی گرفته شد.....!!!!!
خلاصه تو این چندوقته حسابی مراقب بودیم و همش دست و دلمون میلرزید و همش دعا میکردیم که مشکلی پیش نیادتا اینکه این هفته قبل از اینکه برم دکتر رفتم سونو دادم و فهمیدیم که مشکل حل شده و اوضاع بر وفق مراده
از سونو بگم واستون که خداروشکر این دفعه که رفتم نی نو هم باهام اومد و باهم صدای قلب کوچولومونو شنیدیم. تو اون لحظه نمیدونید چشمای نی نو چه برقی میزد و چقدر خوشحال شده بود. واقعا یکی از بهترین حس های عالم همین حسه
از اونجایی که وقتی رفتم سونو تو هفته هیجدهم (یعنی اواسط چهارماهگی) بودم جنسیت نی نی مشخص شد. وقتی دکتر به انگلیسی گفت که جنسیتش چیه من و نی نو با تعجب و خوشحالی نگاه همدیگه کردیم و دوتایی زدیم زیر خنده
میدونید تشخیصش چی بود؟؟؟!!!!!!!!
بهمون گفت نی نیمون دخـــــــــــــــــــــــــــــتــــــــــــررررررهههههههههههه.........
یه دخمل کوچولوی ناز و خوشگل
اینم عکس جیگر گوشمونه مامانش قربونش بشه الهی
بهتون گفته بودم که من دوست ندارم بدونم جنسیت بچه ام چیه ولی از اونجایی که از طرف خاله و مامان بزرگ و دایی هاش کلی تهدید شده بودم و عمه خانم هم در این زمینه تخصص دارن و بهرحال لو میرفت ماهم دلمونو به دریا زدیم و رفتیم واسه که بدونیم این شیطون جنسیتش چیه...
ولی کاش نمیفهمیدم... هرچند واسه من و نی نو اصلا فرقی نمیکرد که چی باشه و سلامتیش بیشتر واسمون مهمه اما از لحظه ای که فهمیدم تا الان دارم دیوونه میشم بس که هر لحظه تصورش کردم که چه شکلیه و چه لباسی تنش کردم یا موهاشو چه مدلی بستم.... اصلا شبیه منه یا باباش و از این چیزا.....
دارم لحظه شماری میکنم که کی روزها میگذرن و نی نی بزرگ میشه که دیگه به دنیا بیاد..... دلم بدجوری میخواتش کاش زودتر زمان بگذره
دیروز هم که رفتم سونو رو نشون دکتر بدم با هزارتا دوز و کلک و خواهش و تمنا و مظلوم نمایی نی نو رو با خودم بردم داخل تو مطب (آخه ورود آقایون ممنوعه اونجا!!!!) و دوباره باهم صدای قلب زندگیمونو شنیدیم و کلی ذوق کردیم
تو این روزها هم نی نو حسابی مشغوله تفکر و سرچ درمورد یه سفر خوب و اساسیه که هم بهمون خوش بگذره هم یه آب و هوایی عوض کرده باشیم. منم مشغول سرچ و تحقیق درخصوص تزیین و دکوراسیون اتاق نی نی و انتخاب رنگ و نوع تزیینات و برآورد هزینه هستم. دراین دو زمینه اگه کسی نظر یا پیشنهادی داره با جون و دل گوش میدم.
پ.ن۱: اولین نفری که بهش خبر دادیم عمه خانم بود که کلی ذوق کرد آخه خیلی دختر دوست داره بعدش هم که رفتیم خونه بابابزرگ (بابای خودم) و به اونها خبر دادیم. وقتی رفتم تو خونه همشون اومدن دورم جمع شدن که یالا بگو دکتر چی بهت گفت؟؟؟ وقتی بهشون گفتم مامان بزرگ و خاله کلی جیغ زدن و هل هله کردن بعدش هم که مجلس رقص و بزن بکوبو راه انداختن
پ.ن۲: دکتر بهم گفت از دو هفته آینده دیگه باید تکونای نی نی رو حس کنم. به محض اینکه چیزی حس کردم میام خبر میدم و در مورد حس و حالم مینویسیم.
عزیزم خیلی وقت بود که نبودی خیلی دلم برات تنگ شده بود...
خیلی خوشحالم...
خیلی خوش آمدی عزیزم منم دلم برات تنگ شده بود

ممنونم امیدوارم لبای تو هم همیشه شاد و خندون باشه
اومدم بهت سر زدم و پستای بدون رمزو خوندم ولی رمز جدیدتو نداشتم که بقیه هم بخونم. بابت نفس و بحثایی که پیش اومده خیلی ناراحت شدم ولی تو خودتو ناراحت نکن دیدگاه ها باهم فرق میکنه
سلام مبااااااااااااااااااااااااارکه






من خیلی دخمل دوست دارم
ایشاالله زودی این روزا تموم میشه و دختر خوشگلتو تو بغلت میگیری گلم.
باید واسش اسمم انتخاب کنین که باهاش از همین الان صداش کنین.
سلام عزیزم ممنـــــــــــــــــونـــــــــــــــــــــــم


ایشالله هرچه زودتر روزی خودت و همسر خوبت که این روزها و احساسارو تجربه کنید
جیگر مامانشه این شیطون بلا...
سلام دوست خوب خووودوم..مامانی ناز...
ایشالا صیحیح وسالم درآِغوش بگیریش..درضمن عسکشم خیلی نازاین جیگرطلا...ولی نفهمیدم کجا به کجاست؟؟؟؟
حال خودتودخمل کوشولوت خوبه..وای عزیزم خیلی واست خوشحالم..
سلام دوست جونم خوبی خانمی؟؟؟


ممنونم عزیزم انشالله به زودیه زود نوبت خودت هم میشه که این روزهاو تجربه کنی
سلام عزیزم مبارک باشه

سعادت میخاد دختردار شدن ها قدرشوبدون خانمی
سلام خانمی خوبی عزیزم؟ خیلی ممنون
راست میگی واقعا داشتن دختر نعمت بزرگیه... چشششششمممم حتما
تو هم قدر رحمت خداوندی رو (امیرجان) بدون
سلام مامان خانومی
ولی چه ذوقی داره ها. فکر کن. ما که نه بچه داریم و نه تو فکرش هستیم یه وقتایی با آقای جوجه تیغی سر لباس پوشیدن دخملی مون بحث میکنیم ها
حالا به کسی نگو که بفهمن توهم زدیم آبرومون بره
مواظب هر سه تایی تون باش.
مبارکه. ایشالا که عروس شدنش رو تو وبلاگت بخونیم
خوش به حالت که خدا بهت دخمل میده. بابام همیشه میگفت باید یه نفر خیلی خوب باشه و خدا خیلی دوستش داشته باشه که بهش دختر بده
به هر حال خدا بهتون ببخشدش
سلام خانمی

خیلی ممنوووووووننننننننن عزیزم ایشالله
واقعا که داشتن دختر نعمت بزرگیه ایشالله که شما هم زودتر تصمیم بگیرید و به امید خدا یه نی نی خوشگل بیاد تو زندگیتون. نمیدونی چه حس خوبیه حس مادر شدن
سلام عزیزم
اخیییییییییی نازی چه عکسه جالبی ولی زیاد معلوم نبود
دختر خیلی شیرینه من عاشقشم
ایشالله واست خوش قدم باشه گلم
سلام عزیزم خوبی؟

آره عزیزم ولی داشتن یه کوچولو که از شیره جونت داره تغذیه میکنه جدای از جنسیتش از همه چیز شیرینتره
ممنونم ایشالله هرچی زودتر روزی خودت خانمی
عزیز دلم ایشا...که همیشه شاد باشی وقدم دختر گلتون براتون پر از شادی وبرکت باشه.
مرسی خانمی
ایشالله تو هم همیشه لبات پر از خنده و شادی باشه عزیزم
Salam azizam
ممنون که به ما سر زدی و نظر گذاشتی
ایشالله دخملی نازت به موقع و صحیح وسالم به دنیا بیاد منم لینکت می کنم با افتخااااار
سلام خانمی خیلی خوش اومدی واقعا خوشحالم کردی

ممنونم عزیزم اون جیگر خوشگلتو حتما از طرف من محکم ببوس