-
یک سالگی
پنجشنبه 19 دیماه سال 1392 00:56
سلام من برگشتم با یه دنیا حرف ولی الان وقت ندارم که بنویسم آخه امروز تولد فرشته کوچولوی مامانی بود. قربونش برم دیگه واسه خودش خانمی شده.... این یه سال یکی از بهترین سال های عمرم بود. من با نفسم خوشبختی رو احساس میکنم و بهترین روزهای زندگیمو تجربه میکنم. دختر قشنگ و خوبم خیلی خیلی خیلی دوستت دارم و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 شهریورماه سال 1392 14:51
سلام سلام سلام من دوباره برگشتم با یه دنیا حرف اما از بس نبودم و ننوشتم نمیدونم چطوری باید شروع کنم و چی بگم!!! اول بگم که نفس مامان حسابی بزرگ شده و دیگه از اون حال و هوای نوزادی دراومده و این روزا داره طعم استقلال های کوچولو رو میچشه. خانم کوچولو دیگه به راحتی میشینه و نیاز به کمک نداره با کمک گرفتن میز و مبل و...
-
روز فرشته ها (دخترها)
شنبه 16 شهریورماه سال 1392 19:06
دخترم با تو سخن می گویم زندگی در نگهم گلزاریست و تو باقامت چون نیلوفر، شاخه ی پرگل این گلزاری من به چشمان تو یک خرمن گل میبینم گل عفت، گل صدرنگ امید گل فردای بزرگ، گل فردای سپید چشم تو آینه روشن فردای من است گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ، کس نگیرد ز گل مرده سراغ دخترم با تو سخن می گویم دیده بگشای و در اندیشه گل...
-
سلامی دوباره
یکشنبه 16 تیرماه سال 1392 14:33
سلام به همگی یه چند وقتی نبودم آخه با محیط جدید بلاگ اسکای مشکل داشتم و نمیدونم چرا درست تو مرورگر کروم من باز نمیشه؟؟؟!!!! با بقیه مرورگرها هم میونه زیاد خوبی ندارم بخاطر همین نمیتونستم بیام بنویسم تا اینکه بالاخره درستش کردم. البته نبودنم یه دلیل دیگه هم داره اونم اینه که توی چندوقت گذشته اصلا حال و هوای خوبی نداشتم...
-
روز بابایی
جمعه 3 خردادماه سال 1392 01:22
کودکی، دخترکی موقع خواب ، سخت پاپیچ پدر بود و از او میپرسید: زندگی چیست؟ پدرش از سر بی صبری گفت: زندگی یعنی عشق .... دخترک با سر پرشوری گفت: عشق را معنی کن؟؟!!!! پدرش داد جواب: بوسه ی گرم تو بر گونه ی من دخترک خنده برآورد ز شوق گونه های پدرش را بوسید زان سپس گفت: پدرم... عشق اگر بوسه بُود بوسه هایم همه تقدیم تو...
-
سالگرد
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 18:46
سالگرد عروسیمون مباااااااااارککککککککک....... هووووووورررررررراااااااااااا....... سلام به همگی امیدوارم حال همتون خوب باشه. من و نفس و نی نو هم خوبیم دیروز سالگرد ازدواج من و نی نو بود. دو سال از شروع زندگی مشترکمون گذشت. دو سالی که پر از خاطره های خوب و شیرین و گاهی تلخ بود. دو سالی که گاهی پر از مشکلات و گرفتاری بود...
-
ایام عید با نی نی
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 11:02
سلام سلام سلام به همه ی دوستای گل و مهربونی که تو این مدت تنهام نداشتن.... سال نو همتون مبارک ( فکر کنم من آخرین نفری هستم که بهتون تبریک میگم ولی چکار کنم امکانش نبود!!!) تو این مدت نت نداشتم یعنی شارژم تمام شده بود. خداروشکر با این اوضاع قیمت ها و هزینه ها حقوقامون تازه دیروز واریز شد که منم امروز شارژ کردم و اومدم...
-
دوماهگی
دوشنبه 21 اسفندماه سال 1391 00:48
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بالاخره برای اولین بار روز جمعه دو هفته پیش خودم دخترمو حمام کردم. یه حمام دو نفره درست و حسابی نمیدونید چه حالی داد کلی خودمو و نفسی ذوق کردیم. قربونش برم دختر گلم مثل مامانش عاشق آب بازیه و کلی کیف میکنه وقتی حمومش میدیم بعد از حمام هم انگار...
-
چهل روزگی
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 11:50
سلام دوستان حالتون چطوره؟ ما هم خوبیم ولی یه کم ناراحتم که چرا فرصت نمیشه بیام از لحظه لحظه بزرگ شدن دخترم و حس و حال خودم و شیطنتاش براتون بنویسم. وای خدای من کلی حرف دارم نمیدونم از کجا شروع کنم...... مجبورم یه چیزایی رو تند تند و خلاصه بگم: توی هفت روزگی ناف دخترم افتاد و ما کلی ذوق کردیم به رسم قدیم توی ده روزگی...
-
مادرشدن
سهشنبه 3 بهمنماه سال 1391 22:20
سلام سلام سلام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممممممممممممممممم آآآآآخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ جووووووووووووووووووووووووووووننننننننننننننننننن نفسم به دنیا اومد، عشقم به دنیا اومد، امیدم به دنیا اومد البته الان نه نفسم تقریبا 15 روزه که به دنیا اومده و من طعم شیرین مادر شدنو حس کردم...
-
روزهای آخر انتظار
چهارشنبه 13 دیماه سال 1391 20:08
سلام سلام سلام از همه بیشتر به نی نی و مامی گلم سلام میکنم که تو این مدت همش به فکرم بوده و سراغمو میگرفت. ایشالله که همیشه شاد و خوب و سرحال باشی عزیزم خوب بالاخره این ویروس لعنتی و سمج دست از سرمون برداشت و حالم خوب شد. البته یه چند وقتی هست که بهتر شدم ولی نت نداشتم که بیام آپ کنم... خوب خبر اول اینکه توی هفته آخر...
-
تکیه گاه
پنجشنبه 16 آذرماه سال 1391 10:05
هر چقدر هم قوی باشی گاهی اوقات کم میاری....!!!! ولی بازم باید تکیه گاه اونایی که دوستشون داری باشی
-
بازگشت
پنجشنبه 9 آذرماه سال 1391 12:51
سلام بالاخره برگشتم..... چقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود. کلی خبر دارم واستون، هم خبرای خوب هم خبرای بد!!!! اول بده رو بگم که تو این چند وقته که نبودم شدیدا مبتلا به آنفولانزا شده بودم که با توجه به وجود نی نی امکان استفاده از هیچگونه قرص و دارویی رو نداشتم در نتیجه باید میسوختم و میساختم..... البته این حالت همچنان...
-
پریشانی
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1391 10:07
میخواهم بنویسم نمیتوانم یک کلمه به ذهنم میرسد.... "تـــــــــــــــــــــو" تمام شد این هم نوشته امروز
-
سفرنامه (1)
دوشنبه 24 مهرماه سال 1391 13:30
سلام عزیزای من حال همتون خوبه؟ دلم براتون تنگ شده بود چند روزه که میخوام بیام و بنویسم ولی از یه طرف مشغله کاری و از طرف دیگه هم دلتنگی و افسردگی بعد از سفر بهم این اجازه رو نمیداد. جای شما خالی اونجا خیلی خوش گذشت و خیلی خوب بود و ما یکی از بهترین سفرهای زندگیمون و تجربه کردیم. جوجه هم اونجا خیلی بچه خوبی بود حسابی...
-
حسرت
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1391 12:49
دیروز کودکی در امتداد کوچه های پر از بی کسی این شهر شلوغ دست تمنایی به سویم دراز کرد خالی تر از تمامی آرزوهای کودکانه.... دنیا عوض شده است کودکان به دنبال نان اند و ما به دنبال عشق....
-
جشن تولد بابایی
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 09:17
همه باهم بخونید : تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک آخخخخخخخخ جوووووووووووووونننننننننننن...... من و نی نی امروز خیلی خوشحالیم آخه امروز تولد بهترین همسر دنیا واسه من و مهربون ترین بابای دنیا واسه نی نیه بوووووووووسسسسسسسسسس...... قربونت برم الهی تولدت مبارک باشه. من و جوجه میخوایم یه جشن درست و حسابی واسه...
-
حسش کردم
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 10:23
سلام سلام سلاااااامممممم عید همگی مبارک نماز روزه هاتونم قبول باشه چند روزیه میخوام بیام و از حس و حالم بنویسم ولی ماشالله این شلوغیا و رفت و آمدهای عید اصلا بهم اجازه نمیداد (آخه ما جنوبیا این عیدو کلی تحویل میگیریم و حسابی رفت و آمد داریم) این چند روزه هم که همش تعطیلات بود و از اونجایی که نت خونه قطع شده دیگه...
-
تشخیص جنسیت
جمعه 20 مردادماه سال 1391 16:26
سلام عزیزای من حال همتون خوبه؟؟؟!!!! حال من و نی نی هم خوبه فقط دلمون خیلی براتون تنگ شده بود. خیلی وقته دوست دارم بیام در مورد کوچولوی شیطون و نازم بنویسم ولی اینقدر تو این چند وقته درگیر کار بودم که حتی فرصت اینکه درست و حسابی بهتون سر بزنم رو نداشتم. شرمنده روی ماه همتون عرضم به خدمتتون که یکی از دلایلی که تو این...
-
زندگی را نخواهیم فهمید اگر...!
دوشنبه 9 مردادماه سال 1391 08:52
زندگی را نخواهیم فهمید اگر... از همه گل های سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است. زندگی را نخواهیم فهمید اگر... دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشی بسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چندتا از...
-
اداری نشوید
یکشنبه 25 تیرماه سال 1391 12:34
سلام حالتون چطوره؟ من که این روزا اعصابم حسابی بهم ریخته و ناراحتم.... از این اوضاعی که یه عده بیشعور واسه آدم درست میکنن ناراحتم ماجرا از اینجا شروع میشه که با توجه به بزرگ شدن شکم بنده و جا نشدن من و نی نی محترم در هیچ کدام از لباسهای قبلی به راحتی!!! با نی نو تصمیم گرفتیم به بازار بریم و شلوار و مانتو خریداری کنیم....
-
توفیق اجباری
یکشنبه 4 تیرماه سال 1391 13:24
سلاااااااامممممم دلم خیلی واسه اینجا تنگ شده بود. ولی چکار کنم این نی نی شیطون بدجوری انرژیمو گرفته و اصلا حال و حوصله واسه مامانش نذاشته الانم که دو سه روزه دندون درد دارم و دارم تحمل میکنم.... ولی واستون بگم که تقریبا دو هفته پیش بود که رفتم پیش دکتر واسه چکاپ ماهیانه اونم واسم یه سری آزمایش و سونو نوشتو کلی تاکید...
-
در پس ابرها
شنبه 20 خردادماه سال 1391 08:26
باران همیشه می بارد.... ولی مردم ستاره را بیشتر دوست داند.... نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن...!
-
تقدیم به همسر گلم
یکشنبه 14 خردادماه سال 1391 23:34
سلااااااامممممم خوبیییییین؟ امروز روز عزیز دلمه روز نی نوی گلم که خیلی دوستش دارم. عزیز دلم روزت مبااااااارککککککککک بوووووووسسسسس بوووووسسسسسس بووووسسسسسس مممممااااااااااااچچچچچچچچچچچچ امیدوارم هرساله تو این روز کنارهم باشیم و سال دیگه نی نیمون تو بغلت باشه و خودش به زبون خودش بهت بگه روزت مبارک بابایی. امسال هم چون...
-
به چه جرمی...!
سهشنبه 9 خردادماه سال 1391 13:49
دختر که باشی اگر زیبا باشی; پریود شدنت را هزار نفر لایک میزنند... اما قیافه که نداشته باشی; عاشقانه ترین احساساتت هم خریدار ندارد..!
-
تقدیم به مادر شوهرم
یکشنبه 7 خردادماه سال 1391 12:05
این پستو مینویسم مخصوص مادر شوهرم که این همه بهمون لطف داره و محبت میکنه. مادر شوهرم یه زن تنهاست که بعد از فوت همسرش خیلی ضربه خورده و سختیهای زیادی رو متحمل شده که خداروشکر الان خدا مزد زحمتهاشو داده و دو تا پسر شاخ و شمشاد داره که یکیشون که همسر بنده باشه مهندسه و تقریبا مسئول خانواده (البته نینو پسر دومه ولی چون...
-
خوشبختی
سهشنبه 2 خردادماه سال 1391 12:12
همیشه باید کسی باشد تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد... باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید بفهمد... که اگر سکوت کردی بفهمد... کسی باشد که اگر بهانه گیر شدی بفهمد... کسی باشد که اگر سردرد را بهانه شدی برای رفتن و نبودن بفهمد به توجهش احتیاج داری... بفهمد که درد داری، که زندگی درد دارد، که دلگیری... بفهمد که...
-
ماجراهای من و نی نی (2)
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1391 09:50
سلاااااااام حالتون چطوره؟ (نمیدونم مخاطبم دقیقا کیه؟؟!!!! ) من که خوب خوبم خداروشکر. قول داده بودم بیام بیشتر در مورد خودم و نی نی بنویسم ولی این نی نیه ما خیلی شیطونه نفس مامانشو بریده. چند وقتی بود که اصلا حال و حوصله هیچ کاریو نداشتم همش نق میزدم و خسته بودم بخاطر همین حوصله نوشتنم نداشتم. ولی خداروشکر الان خوبه...
-
تولد و زندگی
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 13:30
تولد انسان مثل روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن بنگر در این فاصله چه کردی؟؟!!!!
-
حرف های دلتنگی
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 12:19
دلم گاهی میگیرد... گاهی می سوزد... گاهی تنگ میشود... و حتی گاهی گاهی نه خیلی وقت ها می شکند... خیلی وقت ها دلم می شکند اما هنوز می تپد...